قرآن مجید نسخه شفابخش جانهاى دردمند، از جانب خداوند سبحان است (و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الاّ خساراً1) که توسط پیامبرى مهربان و فداکار، بر جانهاى حقیقتطلب و عاشق، رسانده شد. در بحران روحى فراروى انسان که باعث خستگى، سرگشتگى، افسردگى و دلتنگى او مىشود، انگیزه ادامه حیات را از او مىستاند و او را تا مرز پوچى و پوچگرایى پیش مىبرد، داروهاى روان گردان، به نوعى آرامبخش اویند و او را تسکین مىدهند و فضایى ایجاد مىکنند که انسان در آن فضا، از دغدغهها، خستگىها و...، براى مدتى رهایى مىیابد؛ در حالى که این درمان، دائمى نیست و شاید در درازمدت، به تغییر نوع داروى آرامبخش و نیز استفاده از مقدار بیشترى مواد آرامبخش بینجامد و این آرامش ساختگى، پس از مدتى به طوفانى سهمگین بدل شود و تمام زندگى این بیمار را هدف قرار دهد. در کتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجید - دو داروى آرامبخش تجویز شده است که در نوع خود، بىنظیرند؛ هم آرام بخشند و هم درمانگر. هر یک از این دو دارو، ویژگى خاص خود را دارند که به توصیف آنها مىپردازیم. 1. یاد خدا«الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ با یاد خدا، قلبها آرام مىگیرند».2 در نگاه یک مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملک و ملکوت است و تمامى نظام هستى، سربازان اویند؛ هیچ قدرتى، جز قدرت او نیست؛ هیچ کس، نمىتواند بدون اذن الهى، ضررى برساند و همه هستى، فرمانبردار اویند. صاحب و مؤثر در هستى، فقط خداست؛ «لا اله الا هو»3، «لا مؤثر فى الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»4 و «و ان من شىء الا یسبح بحمده».5 پس، تنها اوست که قدرت و مالکیت دارد و به هر کس که بخواهد، مىبخشد و از هر کس که بخواهد، مىستاند؛ «قل اللهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذل من تشاء».6 نکته دیگر این که تمامى گرفتارىها، دلتنگىها، تردیدها، بیمها و امیدهاى بشر، در دو چیز نهفته است: الف) از دست دادن چیزى یا کسى. ب) به دست نیاوردن چیزى یا کسى. اگر به طور دقیق به تمامى دغدغهها و نگرانىهایمان - از کودک، نوجوان، جوان و... - بنگریم، از این دو حال بیرون نیست؛ یا نگران آنیم که آن چه داریم، از مال و جان و فرزند و موقعیت اجتماعى و...، از دستمان برود و یا اندوهناک آنیم که آن چه در آرزوى آن بودیم و برایش روز و شب تلاش کردیم، به دست نیاوریم و یا مانعى پدید آید و ما از رسیدن به مطلوب و مقصود، باز مانیم. چه بسیارند افرادى که با این دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگى و افسردگى به سر مىبرند و ساعتها، عمر شریف را به بیهودگى و بطالت مىگذرانند که شاید... . پسر جوانى که در آرزوى دختر دلخواه خویش است و دخترى که منتظر خواستگار عاشق خویش است، هر دو نگران حوادث آینده هستند. اسلام با کلام وحى، بشارت مىدهد که نگران نباشید و ترسى نداشته باشید. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستى برقرار کردهاید، بر او توکل کنید و نگران نباشید؛ چون همه هستى در ید قدرت اوست و «حتى برگ درختى، بىاذن او نمىافتد»7 و او «هر آن چه را در آسمانها و زمین است، مىداند» و حتى «آن چه را در دلها پنهان و نهان است، مىداند»8 و «نگاه خیانتکار را مىشناسد و به خیانت نگاه هم داناست».9 قطرهاى از جویبارى مىرود ______از پى انجام کارى مىرود پس انسان با یاد این همه عظمت، قدرت و رحمت بیکران، بخشندگى بىانتها، غفران، آمرزندگى و پوشاندن عیبها و خطاها، توبهپذیرى و فرصتسازى، پاککنندگى و تبدیل سیئات به حسنات، امیددهى و جبرانسازى، آرام مىگیرد و امید را از دست نمىدهد؛ توان دوباره مىیابد؛ دل به او مىسپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پیدا مىکند.
2. همسردومین آرامبخش که در قرآن مجید به آن اشاره شده و از نشانههاى خداوند به شمار مىآید، چیزى جز همسر آدمى نیست. در قرآن چنین آمده است: «و من آیاته اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة».10 دوره جوانى، دورهاى است که انسان، حس استقلالطلبى و شخصیت پیدا مىکند و مىخواهد دوستداشتنى باشد و دیگران را دوست بدارد؛ حس عجیبى در خود احساس مىکند و نمىداند چه خواهد شد. از یک طرف، میل او به غیرهمجنس، فزونى مىیابد و از جانبى دیگر، احساس شخصیت و استقلال، باعث اندکى جدایى از بافت دوره کودکى و نوجوانى، در خانه و خانواده مىشود؛ هم گرایش او به سمت و سویى دیگر است و هم علاقهاش به کسب اعتبار و جایگاه تازه. از دیگر سو، غریزه سرکش جنسى، قوى مىشود و ارضاى صحیح آن، باعث بهبودى روحى و روانى مىشود. اگر قربانیان بیمارىها در جهان، بررسى شوند، شاید بیشترین قربانى، مخصوص بیمارىهاى جنسى باشد. آثار زیانبار و وحشتناک این بیمارىها، در تمامى عرصههاى زندگى، قابل مشاهده است. اسلام عزیز، در جهت آرامش بخشى، ازدواج را راهکار مناسبى در نظام آفرینش مىداند. انسان در دوران جوانى، نیازمند رسیدن به همدم و مونسى است تا با عشقورزى و مهربانى، ادامه مسیر را با او رهسپار گردد. دوستىها، هیچ گاه و براى هیچ کس، آرامبخش نیستند؛ بلکه خود عرصهاى تازه در ایجاد دغدغهها، نگرانىها، خستگىها و... مىباشند؛ اگر چه به ظاهر، هیچ کدام از دو طرف، بدان اعتراف نکنند. بنابراین، آرامبخش دوم در قرآن، همسر نام دارد که در کنار وى، انسان از خستگىها رهایى مىیابد و احساس مىکند که جهانى جدید شکل گرفته است. دو شخصى که با هم هیچ حس خاصى نداشتهاند، چنان شیفته و دوستدار هم مىشوند که حتى ساعتى بدون هم را نمىتوانند تحمل کنند؛ بدون هم، احساس خستگى مىکنند؛ براى هم بىتابى مىکنند؛ به هم هدیه مىدهند و خالصانهترین محبتها را نثار هم مىکنند. پس باید با یاد خدا، براى جهانى پر از امید و آرزوهایى زیبا و زندگى و سرزندگى و بندگى، اندیشید و همسرى برگزید که تا بهشت برین، همدم و مونس و همراه انسان باشد.
پی نوشت :
1. اسراء، آیه 82. 2. رعد، آیه 28. 3. بقره، آیه 255. 4. فتح، آیه 7. 5. اسراء، آیه 44. 6. آل عمران، آیه 26. 7. انعام، آیه 59. 8. غافر، آیه 19. 9. همان. 10. روم، آیه 21 |