|
عهدنامهاى که میان خدا و بندگانش به نام «قرآن» نازل شده، معجزه جاوید پیامبر خاتم(ص) و کلام الهى و منشور احکام شرع است. بر امت مسلمان است که کتاب آسمانى دین خود را بشناسند و در معارف آن ژرف بنگرند و به احکامش عمل کنند. پیش از هر چیز، هر مسلمانى وظیفه دارد قرآن را بشناسد. این شناخت، ابعاد مختلفى دارد که هر کدام مىتواند محور یک پژوهش قرار گیرد؛ از قبیل: - محتواى آیات قرآنى چیست؟ - فرق میان قرآن و تورات و انجیل چیست؟ - قرآن چگونه نازل شده و چگونه ثبت و نگارش یافته است؟ - دلیل مصونیت قرآن از تحریف و تغییر چیست؟ - چگونه قرآن، منبع شناخت دین و احکام الهى است؟ - چگونه این کتاب کهن مىتواند نیازهاى روز مسلمانان را برآورد؟ - ادب و آداب قرائت و تلاوت و حفظ قرآن چیست؟ - تعداد سورهها، آیهها، کلمات و حروف قرآن چند است؟ - چرا قرآن با گذشت این همه سال از نزول آن، همچنان تازه و شاداب و زنده است؟ از میان موضوعات یاد شده، پیرامون محور نخست؛ یعنى مضامین و مفاهیم و محتویات آیاتِ قرآن کریم مىپردازیم.
مفاهیم و محتواى قرآنقرآن، کتاب هدایت بشر است و بارها تعبیر «هدىً للنّاس» یکى از اوصاف این کتاب آسمانى مطرح شده است. هر چه که به هدایت انسان کمک کند، چه از طرح آیات و نشانههاى خدا در هستى، یا سرگذشتِ انبیا و امتهاى پیشین، یا معرفى انسانهاى صالح و نیکوکار و سعادتمند، یا بیان احکام و مقرّرات الهى، یا طرح مباحث و موضوعات اخلاقى، تشریح حقایق و نفى خرافات، ترسیم سیماى بهشت و جهنم و سرانجام کار مؤمنان و کافران و سرنوشت اهل تقوا و اهل معصیت، در این کتاب وجود دارد. از این رو «تنوّع مباحث» یکى از ویژگىهاى موضوعات قرآنى است. شهید مطهرى ضمن پرداختن به شناخت تحلیلى قرآن و اینکه این کتاب، روى بعضى از مطالب تکیه بیشترى دارد و از آن جمله، «خداشناسى» و «انسانشناسى» و «جهانشناسى» و شناخت جامعه انسانى و تاریخ و حیات و مرگ جوامع و... را برمىشمارد و مىنویسد: «مسائل بسیار زیاد دیگرى در قرآن مطرح است که در اینجا فهرستوار به چندتاى آن اشاره مىکنیم. از جمله این مسائل، نظر قرآن درباره خودش است، و بعد مسئله پیغمبر در قرآن و اینکه پیامبر را چگونه معرفى مىکند، با او چگونه سخن مىگوید. مسئله دیگر، تعریف مؤمن در قرآن و صفات مؤمنین است و... هر کدام از این بحثهاى کلّى البته شعبهها و شاخههایى دارند. مثال، وقتى درباره انسان بحث مىکنیم، طبعاً در خصوص اخلاق نیز باید سخن بگوییم و یا وقتى از جامعه صحبت مىکنیم، ناگزیر باید از روابط افراد و مسئله امر به معروف و نهى از منکر، مسئله طبقات اجتماعى و... سخن به میان بیاوریم.»(1) از مفاهیم متعدد و معارف والاى قرآن کریم، به چند نمونه از مهمترین موضوعات مىپردازیم:1. موضوعات اعتقادىوحى الهى براى تصحیح دیدگاهها و رفتارهاى انسان از طریق عمل به دین و شریعت است. از این رو از محورهاى عمده آیات قرآن، موضوعات اعتقادى است که بسیار گسترده است. برخى از آنها به قرار زیر است: خدا، توحید، آفرینش جهان، آیات الهى در هستى، اسما و صفات پروردگار، بعثت انبیا، معجزات پیامبران، حق بودن خدا و دین، امتحان الهى، اتمام حجّت، سنّت امتحان، شرک، پرستش بتها، احتجاجهاى انبیا با اقوام مشرک، کیفیت وحى بر انبیا، نزول قرآن، فرشتگان و نقش آنان در هستى، امامت، هدایت، روز قیامت، معاد، اجر خدا بر نیکى و عذاب الهى بر بدى، اوصاف بهشت و جهنم، خلود و جاودانگى در روز قیامت، شفاعت، عمل و رابطهاش با جزا، لوح محفوظ، کتاب مبین، تسبیح همه موجودات، خاتمیّت، نامه اعمال و... . 2. موضوعات اخلاقى و تربیتىهدف از بعثت انبیا، تزکیه و تعلیم انسان و رشد معنوى و اخلاقى اوست. از این رو در بخش گستردهاى از آیات، فضایل و رذایل اخلاقى و لزوم آراسته شدن به فضیلتها و پیراسته شدن از زشتىها مطرح شده و خود پیامبر (ص) «اسوه کامل و نیکو» و کسى که «خُلق عظیم» دارد، معرفى شده است. موضوعات اخلاقى هم بسیار است. برخى از آنها فهرستوار از این قرار است: حسن خلق، صبر، حلم،کظم غیظ، شکر، رأفت، عفو، احسان، نیکى به پدر و مادر، دعا و توجه به خدا درهمه حال، پرهیز از غفلت، ادب در گفتار، چشم بستن از گناه، پرهیز از گفتار لغو، ذکر خدا، مخالفت با هواى نفس، یاد کردن از نعمتهاى الهى، یتیم نوازى، علم آموزى، پرسیدن از آنچه نمىدانیم، امید به رحمت خدا، مغرور نشدن به مال و مقام، فانى بودن دنیا، یاد مرگ و حساب قیامت، رهایى از عُجب و خودپسندى، رعایت عدالت در میان مردم، عبرت از تاریخ، عفاف و پاکدامنى، تقوا، توکّل، پرهیز از سوءظن، داشتن شرح صدر و تحمل، زشتى سخن چینى، اخلاص در عمل، پرهیز از ریاکارى، نهى از منّت نهادن بر نیکى، نهى از حسد و کینه، نداشتنِ حبّ دنیا، پرهیز از تهمت، تهجّد و سحرخیزى، استغفار و توبه، تعظیم شعائر، تواضع، ترس از عذاب قیامت، خشوع و خضوع در عبادت و... . 3. مفاهیم اجتماعى و سیاسىاسلام، از رهبانیت و انزوا نهى کرده است. تعالیم قرآن نشان مىدهد که این دین، اجتماعى و سیاسى است. احکام و مقرّرات آن نیز گواه این مسئله است. به خصوص، مقرّرات اسلامى که در دوره پس از هجرت تشریع شده و مخصوص دوره حکومت نبوى در مدینه است، بیشتر در سورهها و آیات مدنى به چشم مىخورد. در این مورد نیز به برخى از موضوعات اجتماعى و سیاسى اشاره مىشود: نهى از اطاعت طاغوت، مبارزه با دشمنان متجاوز، نهى از همکارى با ظالمان، همزیستى مسالمتآمیز با پیروان ادیان دیگر، دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه، خطر منافقان، توطئه یهود، جهاد با مشرکان و منافقان و اهل بغى، اجراى حدود و قصاص، اطاعت از پیامبر و اولواالامر، ضرورتِ آمادگى دفاعى در برابر دشمن، وظیفه علما در برابر مفسدان، وفا به عهد و پیمان، نفى سلطه کفار بر مسلمانان، نماز جمعه و نماز خوف، آشتى دادن میان گروههاى درگیر مسلمان، استقامت در میدان نبرد، انفال و ثروتهاى عمومى، خمس و زکات، هجرت در راه خدا، لزوم پاى بندى به بیعت، پناه دادن به مشرکانِ پناهجو، حقوقِ اهل ذمّه، برائت از مشرکان، داشتن قبله مستقل، انجام فریضه حج، امر به معروف و نهى از منکر، پرهیز از دوستى و مراوده با دشمنان خدا، ویژگىهاى حزب الله و حزب الشیطان، حفظ اسرار در مقابل بیگانگان، صله رحم، طاغوتهاى اقتصادى، ولایت خدا و پیامبر بر مسلمانان، حرام بودن فرار از جنگ، وعده به امامت مستضعفان و وراثت صالحان. 4. احکام فقهىمسائلى که به رفتار و عمل انسان در بُعد فردى و اجتماعى مربوط مىشود و از آغاز تولد تا واپسین دم رحلت را شامل مىگردد، «فقه» نام دارد. به تعبیر شهید مطهرى: «مسائلى که در جهان امروز تحت عنوان حقوق طرح مىشود، با انواع مختلفش: حقوق اساسى، حقوق مدنى، حقوق خانوادگى، حقوق جزایى، حقوق ادارى، حقوق سیاسى و... در ابواب مختلف فقه با نامهاى دیگر پراکنده است. به علاوه در فقه، مسائلى هست که در حقوق امروز مطرح نیست. مانند مسائل عبادات.»(2) موضوعات فقهى را به «عبادات»، «عقود» و «ایقاعات» تقسیم کردهاند و هر یک از این سه شاخه به زیر مجموعههاى بسیارى تقسیم شده است. در آیات قرآن بخشهاى فراوانى به مسائل فقهى مربوط است و موضوعاتى همچون نمونههاى زیر دیده مىشود: نماز، روزه، خمس، زکات، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، ارث، ارتداد، ازدواج و طلاق، مهریه و نفقه، حجاب، محرم و نامحرم، اوقات نماز، قبله، طهارت و نجاست، بلوغ، اموال یتیمان، نگاه، تقیّه، تیمّم، غسل، وضو، حدِّ دزدى و شراب و تهمت، طواف و قربانى، بیع و داد و ستد و رشوه، دیه، ذبح حیوانات، حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت، نماز جمعه، ربا، قرض الحسنه، شراب خوارى، خوردن اموال دیگران به باطل، شیردادن به فرزند، عقد دائم و موقت، اذان، لمس قرآن، ظهار، لعان، کفّاره، عادت زنانه، غنائم جنگى، پرهیز از تجمل زنان براى نامحرم (تبرّج)، فرزندکشى، نهى از قتل بىگناهان، قسم دروغ، شاهد گرفتن براى قرض، مهلت به معسر (تنگدستى که توانایى پرداخت بدهى را ندارد)، کتمان شهادت، کیفر محارب و مفسد فى الارض، حرمت زنا و لواط و کم فروشى و کنز، احکام نماز و روزه مسافر، وصیت، نشوز، کفالت، ودیعه و... . 5. موضوعات تاریخىتاریخ از نگاه قرآن، «موزه عبرت» و «مدرسه ذکر» است و سرگذشت پیشینیان آینهاى است که رمز و راز سعادتها و شقاوتها و ضعفها و قوّتها و کامیابىها و شکستها را در زندگى افراد و گروهها در آن مىتوان دید. از این رو قرآن مىفرماید: «لقد کان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب؛(3) در داستان آنان عبرتى براى خردمندان است.» در قرآن، هم از تاریخ نیکان و صالحان یاد شده، هم از فاسدان و ظالمان، هم سرگذشتِ مؤمنان مطرح شده، هم سرانجام کافران، تا از آن الهام گرفته شود و از این عبرت، حجم وسیعى از آیات قرآن کریم، در بردارنده وقایع امتهاى گذشته است، تا از این رو هم الگوهاى شایسته را براى رهپویان حق نشان دهد، هم از سیه روزى فاسدان و عنودان، چراغى برافروزد تا آیندگان از تاریخ گذشتگان درس بگیرند. قرآن کریم، هم از افراد یاد کرده است (چه نیک و چه بد)، هم از امتهاى مختلف، هم از گروههاى اجتماعى در زمانها و ادوار تاریخى. این حجمِ بسیار از موضوعات تاریخى آن قدر بسیار است که حتى فهرستوار هم نمىتوان در اینجا آورد. لیکن براى نمونه به تعدادى از آنها اشاره مىشود: سرگذشت پیامبرانى چون آدم، یونس، نوح، ابراهیم، اسماعیل، موسى، عیسى، یعقوب، داود، یوسف، یحیى، زکریا، لوط، اسحاق، ذىالکفل، شعیب و... ، گروههایى همچون اصحاب مدین، اصحاب رسّ، اصحاب اخدود، اصحاب سبت، اصحاب فیل، اصحاب کهف، اصحاب حجر، اصحاب ایکه، قوم عاد و ثمود و تبّع، جادوگران نهان موسى، احبار و رهبان در پیروان حضرت موسى و حضرت عیسى، داستان هابیل و قابیل، آدم و حوّا در بهشت و هبوط آنان، قوم بنى اسرائیل و عبور از نیل، اسباط، آل داود، آل عمران، انصار، مهاجرین، اهل بیعت رضوان، منافقان، سابقان، قریش، قوم نوح، داستان کشتى نوح، باغ شدّاد، سدّ مارب، بنى اسرائیل، حواریّون، پیامبران اولواالعزم، ناقه صالح، طالوت و جالوت، فرعون و هامان و قارون و ابولهب، حضرت مریم و همسر فرعون(آسیه)، جنگ ایران و روم، قصه هاروت و ماروت و ذوالقرنین و یأجوج و مأجوج، جنگ بدر و احزاب و حنین، سامرى و گوساله پرستى، بلعم باعورا، یونس و شکم ماهى، نزاع و حسادتِ هابیل و قابیل و... بسیارى موضوعات دیگر که هر کدام شرح و تفسیر و تاریخى دارد که در کتابهاى تفسیر و تاریخ انبیا و قصص قرآن بیان شده است. 6. پدیدههاى طبیعىجلوه مفهومى دیگرى که در آیات قرآن دیده مىشود، توجه دادن به مظاهر قدرت الهى در جهان خلقت است. این یکى از بهترین شیوههاى «خداشناسى» است که در قرآن مطرح است؛ یعنى یادآورىِ «آیه»هاى صنع الهى و برانگیختنِ نگاه «آیه بین» و «آیه شناس» در انسان، تا از رهگذر این نشانهها به خالق آنها پى ببرد. خداوند بارها پس از ذکر این نمونهها تأکید مىفرماید که در همه اینها آیات و نشانههایى براى آنان است که اهل تعقل و تفکر و شنیدن و دیدن و ایمان و بصیرتاند.(4) و از کسانى که بى تفاوت و غافلانه از کنار آیات الهى مىگذرند، انتقاد و نکوهش مىکند و مىفرماید: «و کاین من آیة فى السّموات و الارض یمرّون علیها و هم عنها معرضون؛(5) چه بسا آیات و نشانههاى الهى که در زمین و آسمان است و اعراض کنان از کنار آنها مىگذرند.» این نمونهها آن قدر زیاد است که حتى نام تعدادى از سورههاى قرآن هم برگرفته از همین پدیدههاى طبیعى و آثار قدرت خدا در جهان است، همچون سورههاى: بقره، انعام، نمل، عنکبوت، نحل، فیل، رعد، شمس، قمر، لیل، ضحى، نور، دخان، حدید، بروج، فجر، علق، فلق. در این بخش هم به شمارى از پدیدههاى طبیعى که در قرآن مطرح شده است اشاره مىکنیم: آب، باد، باران، ابر، آتش، تگرگ، سیل، رود، چشمه، دریا، طوفان، شب، روز، ستاره، ظلمت، نور، سایه، روشنایى، کوهستان، دره، موج، آسمان، زمین، دحوالارض، زلزله، صاعقه، خلقت انسان، نطفه و علقه و مضغه، گنجهاى زیرزمینى، رزق و روزى همه جنبندگان، رود نیل، دریاى شور و شیرین و مجمع البحرین، خوابیدن و بیدار شدن انسان، طعامهاى مختلف، عسل، خیار، سیر، پیاز، عدس، جابه جایى شب و روز، اختلاف رنگها و زبانها، اقوام و قبایل مختلف بشرى، حرکت کوهها، خزندگان و چهارپایان و آبزیان، پروانه، زنبورعسل، شتر، مورچه، کلاغ، گاو، بز، گوسفند، مار، ماهى، نهنگ، رعد و برق، زوجیّت عمومى، مگس، آتشفشان، بادهاى زرد و سیاه، سرما و گرما، خاک، هدهد، شیر و لبنیات و گوشتِ دام و ماهى، صفوف پرندگان آسمان، کشتى، کاهش و فرسایش زمین، خسوف خورشید، چرخش زمین و سیّارات، کوه طور و کوه جودى و... بسیارى موضوعات دیگر. توجه به این همه پدیدهها که هر کدام با هدفى و در راستاى هدایت و تذکرى در آیات قرآن آمده است، روش هدایتى قرآن را نشان مىدهد و به «عینیّت» در زندگى تأکید مىکند و چشم انسان را به روى «آیاتِ آفاقى» و «آیاتِ انفسى» مىگشاید. البته محورهاى یاد شده، نهایى و جامع همه موضوعات نیست و هر کس مىتواند با نگرشى خاص، مفاهیم قرآن را دستهبندى خاص کند و محتواى این منشور آسمانى را ترسیم نماید. مثلاً مىتوان این عنوانها را هم ذکر کرد و براى هر کدام زیر مجموعهها و شواهدى آورد: - الگوهاى قرآنى؛ - سنّتهاى الهى در خلقت؛ - گروههاى اجتماعى؛ - تعالیم انبیا در تاریخ؛ - افراد مدح شده و مذمّت شده در قرآن؛ - ویژگىها و اوصاف خود قرآن در قرآن؛ - اوصاف انسان (مثبت و منفى)؛ - موضوعات اقتصادى؛ - استخراج اعلام و اشخاص؛ - موضوعات متفرقه.
امید است این نکات، انگیزه ما را در مطالعه و تدبّر در آیات قرآن افزایش دهد و انس ما را با کلام خدا که دریایى موّاج از حکمتهاى متعالى و آموزههاى ناب و انسانپرور است بیشتر کند. قرآن، حیات روشن دلهاست قرآن، فروغ و شمع محفلهاست دل از فروغش نور مىگیرد جان، از پیامش شور مىگیرد قرآن، کتاب مکتب و آیین قرآن، کتاب استوار دین(6)
پی نوشت ها:1) شهید مطهرى، ج 1 (چاپ سوم، انتشارات صدرا)، ص 32. 2) آشنایى با علوم اسلامى، (اصول فقه، فقه)، ص 52. 3) یوسف (12) آیه 111. 4) مثل آیاتِ: 77 سوره حجر و 11، 13، 65، 67، 69 و 101 سوره نحل. 5) یوسف (12) آیه 105. 6) برگ و بار، ص 237. |